عاشق
داستان شاعر و فرشته فرشته پري به شاعر داد و شاعر شعري به فرشته... شاعر پر فرشته را لاي دفتر شعرش گذاشت و شعرهايش بوي آسمان گرفت و فرشته شعر شاعر را زمزمه كرد و دهانش مزه عشق گرفت... خدا گفت: ديگر تمام شد... ديگر زندگي براي هر دو تان دشوار مي شود...!؟ زيرا شاعري كه بوي آسمان را بشنود، زمين برايش كوچك است و فرشته اي كه مزه عشق را بچشد، آسمان برايش تنگ مي شود!!
نظرات شما عزیزان:
شاعر و فرشته اي با هم دوست شدند...
De$ign:khanoomi |